محمدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

مینویسم برای محمد جان

به وبلاگ محمد جان خوش آمدید

وقتی سوار ماشین می شدی...

توجه: در صورتیکه تصاویر باز نشدند روی تصاویر راست کلیک کرده و Show Pictur را بزنید محمد عاشق ماشین و موتوره!هر چیزی رو هم که دوست داره فقط واقعیشو میخواد و کارش با اسباب بازی راه نمی افته!البته،اسباب بازی رو هم خیلی دوست داره.ولی واقعی یه چیز دیگه ست.برای همین،همیشه وقتی کسی تو ماشین نیست ماشینو برمیداره و به قول خودش، قان قان میکنه .حتی دنده رو هم دو ثانیه یکبار عوض میکنه و ترمزدستی رو هم میکشه.      الهی من قربون اون قان قانت برم بوس بوس       اون دسکش ها اندازه شماست؟؟؟!!!     مطمئنم دیگه اینجا خوابو به قان قان ترجیح می دادی!   ...
7 مرداد 1391

هر موسی الرضایی که دایی نمیشه!

همین الآن بهم خبر رسید که دوست بابای محمد،آقای مسکنی اومده خونه شون که یه پسر کوچکم دارن! اتفاقا اسم پسر آقای مسکنی،موسی الرضا است! از جاییکه محمد اسم منو بلده و هر وقت اسم منو میشنوه زود میگه دایی،به پسر آقای مسکنی هم میگه دایی! آخه قربون اون دایی گفتنت من بشم.هر موسی الرضایی که دایی نمیشه! خداحافظ ! به امید دیدار ...
20 خرداد 1391
1